" یا ایتها النفس المطمئنة " اى کسى که به محمّد و خاندانش اطمینان داشتى!
در آیه اول، خداوند، به فجر قسم خورده است. به این انفجار نور در خیمه ظلمتشب. جالب است که بدانیم سوره «فجر» بعد از سوره «لیل» نازل شده است همچنانکه در طبیعت هم سپیده دم فجر، پس از «شب»، فرا مىرسد.
در این سوره، از وابستگى به دنیا که در نتیجه طغیان و کفران نعمت پدید مىآید نکوهش شده و وعده عذاب شدید در دنیا و آخرت داده شده است و در پایان، باز هم گریزى به معاد و تاکیدى روى رجعت انسان به سوى پروردگار، آمده است.
چهلمین سورهاى است که در سال دوم یا سوم بعثت در مکه نازل شده و 30 آیه دارد.
سورة فجر در مکه بر پیامبر نازل شده. این سوره دارای آیه هایی کوتاه اما تکان دهنده و با انذارهای بسیار می باشد.در ابتدای سوره به قسم های متعددی بر می خوریم که بی سابقه است. این نوع قسم ها مقدمه ای برای تهدید انذار طاغوتیان به عذاب الهی می باشد.
بخش دیگری از این سوره به بعضی از اقوام عصیان گر پیشین، چون قوم عاد و ثمود و فرعون و انتقام شدید خداوند از آنان، اشاره کرده است، تا موجب عبرت دیگران شود.
در بخش سوم آن اشارة کوچکی به امتحان و آزمایش انسان شده است و از کوتاهی او در اعمال نیک و خیر انتقاد می شود.
بالاخره در قسمت انتهایی سوره سخن از معاد و سرنوشت کافران، نیز پاداش مؤمنانی است که به نفس مطمئنّه رسیده اند.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: کسی که سورة فجر را در شب های دهگانه (ده شب اوّل ذی الحجه) بخواند، خداوند گناهان او را می بخشد و کسی که در سایر بخواند، نور و روشنایی برای روز قیامتش خواهد بود.[1]
این سوره را، در روایات، سوره حسین بن على دانستهاند و به خواندن آن توصیه کردهاند. (امام صادق«ع»: اقرؤا سورة الفجر فى فرائضکم و نوافلکم فانها سورة الحسین بن على(ع) (تفسیر برهان ج 4 ص 457.))
اینهم جالب است. چرا که قیام کربلاى حسین، خود انفجارى فجرى از ایمان و جهاد بود در ظلمتشب جور و شرک بنى امیه. و همچنانکه با فجر و آغاز روز، حرکت و حیات مردم، شروع مىشود، با خون حسین و یارانش در عاشورا، اسلام جانى تازه گرفت و حیاتى مجدد یافت. در مفهوم «فجر»، در تفاسیر، مصداقهاى گوناگونى ذکر شده است.
سورة والفجر به خاطر دو مشخصه مورد سؤال قرار می گیرد:
1- نفس مطمئنه؛
2- شب های ده گانه.
در بعضی تفاسیر امام حسین(ع) مصداق بارز و روشن نفس مطمئنه است. معرفی این سوره به عنوان سورة حسین بن علی(ع) ممکن است به خاطر این باشد که مصداق روشنِ نفس مطمئنه که در آخرین آیات این سوره مخاطب واقع شده، حسین بن علی(ع) است. همان گونه که در حدیثی از امام صادق(ع) ذیل همین آیات آمده است.[2] در عین حال نفس مطمئنه می توان مصادیق دیگری غیر از حضرت داشته باشد، چون دیگر اولیای الهی، پیامبران، حتی علما و فقهای بزرگی که هوی و هوس به درونشان راه نیافت. دربارة لیالی عشر (شب های دهگانه) تفاسیر و تعابیر متفاوت است که مشهور ترین آن شب های دهگانة اوّل ذی حجه تا دهم آن است که عمل حج در آن انجام می شود، که از اهمیت خاصی برخوردار است.[3] در عین حال عشر تفاسیر دیگری نیز دارد که به ده شب آخر ماه رمضان و ده شب اوّل ماه محرم نیز تعبیر شده است.[4]
[1] تفسیر نمونه، ج 26، ص 438.
[2] تفسیر نمونه، ج 26، ص 439.
[3] همان.
[4] تفسیر المیزان، ج 20، ص 655.
* ترجمه
به نام خداوند بخشنده مهربان
قسم به صبحگاه (هنگامی که خدا جهان را به نور خورشید تابان روشن میسازد). ( 1 )
و قسم به ده شب (اول ذیحجه که بندگان خدا به دعا و ذکر مشغولند). ( 2 )
قسم به حق جفت (که کلیه موجودات عالم است) و به حقّ فرد (که ذات یکتای خداست. ( (3)
و قسم به شب تار هنگامی که برود. ( 4 )
آیا در این امور که (قسم به آنها یاد شد) نزد اهل خرد لیاقت سوگند نیست؟ ( 5 )
آیا ندیدی که خدای تو با عاد (قوم هود) چه کرد؟ ( 6 )
و نیز به اهل شهر ارم (یا قوم ارم) که صاحب قدرت و عظمت بودند چگونه کیفر داد؟ ( 7 )
در صورتی که مانند آن شهری (در استحکام و بزرگی و تنعّم) در بلاد عالم ساخته نشده بود. ( 8 )
و نیز به قوم ثمود که در دل آن وادی سنگ را شکافته و کاخها بر خود از سنگ میساختند چه کیفر سخت داد؟ ( 9 )
و نیز فرعون (و فرعونیان) را که صاحب قدرت و سپاه بسیار بود (چگونه به دریای هلاک غرق نمود). ( 10 )
آنان که در روی زمین ظلم و طغیان کردند. ( 11 )
و بسیار فساد و فتنه انگیختند. ( 12 )
تا آنکه خدای تو بر آنها تازیانه عذاب پی در پی فرستاد. ( 13 )
خدای تو البته در کمینگاه (ستمکاران) است. ( 14 )
اما انسان (کم ظرف ضعیف بی صبر) چون خدا او را برای آزمایش و امتحان کرامت و نعمتی بخشد در آن حال (مغرور ناز و نعمت شود و) گوید: خدا مرا عزیز و گرامی داشت. ( 15 )
و چون او را باز برای آزمودن تنگ روزی کند (دلتنگ و غمین شود و) گوید: خدا مرا خوار گردانید. ( 16 )
چنین نیست بلکه (به گناه بخل و طمع خوار شوید چون) هرگز یتیم نوازی نکنید. ( 17 )
و فقیر را بر سفره طعام خود به میل و رغبت ننشانید. ( 18 )
و مال ارث را به تمامی میخورید (و مراعات حق وارثان ضعیف مانند زنان و دختران و صغیران را نمیکنید). ( 19 )
و سخت فریفته و مایل به مال دنیا میباشید (و به ثواب آخرت هیچ نمیپردازید). ( 20 )
چنین نیستت (که دنیا طلبان پندارند روز قیامتی نیست) روزی کهه (از زلزله پی در پی) زمین به کلی خرد و متلاشی شود21)
و (آن هنگام امر) خدا و فرشتگان صف در صف به عرصه محشر آیند. ( 22 )
و آن روز جهنم را (پدید) بیاورند، همان روز آدمی متذکر کار خود گردد، و آن تذکر چه سود به حال او بخشد؟ ( 23 )
(با حسرت و ندامت) گوید: ای کاش برای زندگانی ابدی امروزم کار خیری انجام میدادم. (24)
و آن روز به مانند عذاب خدا هیچ کس عذاب نکند. ( 25 )
و به مانند به بند هلاک کشیدن او هیچ کس به بند نکشد. ( 26 )
(آن هنگام به اهل ایمان خطاب لطف رسد که) ای نفس (قدسی) مطمئن و دل آرام. ( 27 )
به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود به (نعمتهای ابدی) او و او راضی از توست. ( 28 )
باز آی و در صف بندگان خاص من در آی. ( 29 )
و در بهشت من داخل شو. ( 30 )